پنج شنبه 86 شهریور 29 , ساعت 10:25 صبح
وقتی کاغذ و خودکار دم دستم نباشد همین می شود. امروز می مانم که دیروز به چی فکر کره بودم برای نوشتن. موضوع قحطی نیست ها، پشت مانیتور (نمایشگر) که می نشینم، انگار متن های توی ذهنم می ریزند پشت صندلی و من می مانم دست تنها با انگشت های بی کارم روی کیبورد (صفحه کلید).
بالاخره باید عادت کرد، دنیای دیدجیتال (...) است دیگر، نباید امل بمانیم این وسط. اگر می شد یک جوری به جای کیبورد و مانیتور (به پرانتزهای قبلی مراجعه کنید) قلم و کاغذ برداشت و نوشت و بعد چسباند توی اینترنت، می شدم یه وبلاگ نویس اساس، روی دست همه این ها که الان کورس وبلاگ گذاشته اند.
* ورود خودم رو به جمع وبلاگ نویس ها تبریک می گم.
* فکر می کنم برای سومین بار یا چندمین باره که دارم این اشتباه رو می کنم و وبلاگ نویس می شم. (تو ترک بودم)
بالاخره باید عادت کرد، دنیای دیدجیتال (...) است دیگر، نباید امل بمانیم این وسط. اگر می شد یک جوری به جای کیبورد و مانیتور (به پرانتزهای قبلی مراجعه کنید) قلم و کاغذ برداشت و نوشت و بعد چسباند توی اینترنت، می شدم یه وبلاگ نویس اساس، روی دست همه این ها که الان کورس وبلاگ گذاشته اند.
* ورود خودم رو به جمع وبلاگ نویس ها تبریک می گم.
* فکر می کنم برای سومین بار یا چندمین باره که دارم این اشتباه رو می کنم و وبلاگ نویس می شم. (تو ترک بودم)
نوشته شده توسط رضا | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ